و در مرو مدفون شد. وی 5 روز پیش از مرگ، در حضور جمع، دستور اعدام یوسف خوارزمی فرمانده یک دژ نظامی در ساحل آمودریا (رود جیحون) را داده بود که پس از یک مقاومت شدید دستگیر شده بود و اورا برای تعیین تکلیف نزد آلب ارسلان آورده بودند.
یوسف که مرگ خودرا نزدیک دید ناگهان خنجر برکشید (خنجر خودش و یا یکی از نگهبانان) و به سوی جایگاهآلب ارسلان حمله برد.آلب ارسلان که به تیراندازی خود اطمینان داشت نگهبانان را از مداخله منع کرد و تیر در کمان نهاد تا یوسف را بزند که با زیگزاگ یوسف تیر خطا رفت و یوسف سینه آلب ارسلان 43 ساله را با خنجر شکافت.
آلب ارسلان که اسلام آورده و نام محمد برخود گذارده بود تنها 8 سال حکومت کرد. از کارهای مهم او جنگ با دولت بیزانس (قسطنطنیه) در آناتولی است.
سقوط دژ الموت
نیروهای هلاکوخان («هولاگو» درست است) ایلخان مغولی ایران 15 دسامبر 1256 میلادی (24 آذر) وارد دژ معروف الموت شدند و آن را که از پایگاههای مهم اسماعیلیه بود، تصرف کردند.
رکنالدین خورشاه رئیس دژ در برابر حمله مغولان پس از یک مقاومت کوتاه تسلیم شده بود. اسماعیلیه در آن زمان در نقاط مختلف ایران بهویژه در خراسان دارای 23 دژ (قلعه) بودند. هلاکو که از ترور خواجه نظامالملک و تنی چند از قدرتمداران وقت به دست گروه ضربت اسماعیلیه معروف به فدائیان آگاه شده بود کمر به قلع و قمع آنان بسته بود.
قلعه الموت در ارتفاع 3 هزار متری از سطح دریا ـ در کوههای البرز و منطقه رودبار ساخته شده و ویرانه آن باقی مانده است. یک امیر دیلمی آن را در نیمه دوم قرن نهم میلادی ساخته و برآن نام آشیانه عقاب گذارده بود.
حسن صبّاح (بزرگشده ری) که در مصر به اسماعیلیه گرویده بود پس از بازگشت به وطن باتدابیری در دهه هشتم سده یازدهم میلادی (با محاسباتی؛ سال 1088) دژ الموت را تصاحب کرده و به ایجاد گروه فدائیان از روستائیان محل دست زده بود.
ماجرای فرار سران و بانیان حزب توده از زندان قصر
15دسامبر سال 1950 (24 آذرماه 1329) با یک نقشه از پیش تهیه شده دقیق، سران و بنیادگذاران حزب توده ایران که برخی از آنان در کابینههای پیش از آن به وزارت هم رسیده بودند از زندان قصر فرارکردند.
آنان از جمله کیانوری، مرتضی یزدی، جودت، نوشین و قاسمی قبلا در اختیار محاکم نظامی بودند که یک دادگاه دادگستری تهران اوایل آذر ماه آن سال به اعتراضشان رسیدگی، و اقدام محاکم نظامی درباره آنان را خارج از صلاحیت اعلام داشت و حکم داد که پرونده جهت تحقیق به دادسرای تهران ارسال شود. پس از ابلاغ حکم به دستگاه قضایی ارتش، بررسی و مذاکره برای رد و یا قبول آن آغاز شد.
18روز پس از صدور این حکم درحالیکه هنوز تصمیمی درباره ارسال پرونده به دادسرای تهران گرفته نشده بود با تهیه نقشه قبلی یک نفر با لباس افسری ارتش و خودروی نظامی به زندان قصر مراجعه و خود را نماینده دستگاه قضایی ارتش معرفی و زندانیان را تحویل گرفت. 2 افسر نگهبان زندان هم که از پیش در جریان ماجرا بودند به بهانه بدرقه زندانیان با همین خودرو فرار کردند.
حزب توده پس از تیراندازی به شاه در 15 بهمن سال 1327 در دانشگاه تهران، غیرقانونی اعلام شده و سران آن تحت تعقیب قرار گرفته و بهتدریج دستگیر شده بودند.